89/4/3
1:1 ص
آخرین شاخص رهبر برای سیاسیون سرگردان این است: "وحدت با محوریت عدالت و انصاف و مشخص کردن مرزبندی با کفار و منافقین در عرصهی داخلی و جهانی". بدون اغراق کلمه به کلمه این شاخص حرف دارد و البته آن قدر صریح است که چیزی در پرده ابهام ندارد مگر برای کسانی که خودشان مبهم باشند.
وحدت می تواند حول محورهای مختلفی باشد، اما وحدت مد نظر رهبر معظم انقلاب، در نتیجه عدالت و انصاف پدید خواهد آمد. پس هر کسی که دنبال اطاعت واقعی از رهبر معظم انقلاب است، عدالت و انصاف را چراغ راه خود کند و در مسیر وحدت حرکت نماید؛ مطمئنا وحدتی خوب است که حول صفات پسندیده باشد، حول عدالت، انصاف، قانون، اسلام و در یک کلام ولایت که همه را در خود دارد و گرنه حول دنیا و منافع شخصی و حزبی و قومی هم می توان وحدت داشت.
اینجا حرف از طرح وحدت ملی بعضی ها نیست، چرا که ضد همهی آنچه که برشمردم است، بحث وحدت حول صفات رذیله نیست، بحث وحدت حول اخلاق است. اگر اخلاق سیاسیون حسنه باشد، اگر دائما اذهان به یاد و دهانها به ذکر خدا مشغول باشد، دیگر به دروغ و تهمت و فتنه نخواهند پرداخت، و این، یعنی طهارت نفس، اولین قدم برای اصلاح امور و وحدت است.
در قدم بعد بهتر است سیاسیونی که خود را ولایت مدار و وحدت دوست نامیدهاند، سایتها و روزنامه هایشان را طاهر کنند. ژورنالیستهایی که فقط به فکر خوش رقصی برای اربابان خویشند، هرگز از هیچ فریب و نیرنگی برای بهرهبرداری سیاسی دریغ نخواهند کرد، نمی توان از نقش منفی و اختلاف انگیز این رسانه ها گذشت در حالی که مدام به فکر تهیج جامعه با انتخاب تیتر های غیر منصفانه و محرکند.
در قدم بعد سخن گویان، مسئولان روابط عمومی و دوستان را باید توجیه و یا محدود کرد تا کلام خود را بجوند تا وحدت و آرامش کشور جویده نشود. نقش برخی نزدیکان، معاونان و مشاوران که مدام و بی وقفه در حال صحبت های نسنجیده و یا فتنه جویانه اند، به اندازه کافی برای هم آشکار شده است؛ آری وقتی رهبر معظم، وحدت را در دستور کار قرار می دهد، حرکت در جهت خلاف آن فتنه نام خواهد داشت.
وحدت آن نیست که سیاسیون ما با میلیونها نفر در تظاهرات روز قدس و روز 22 بهمن و هر یوم اللهی هم دل و هم قدم نباشند، وحدت آن نیست که برخی سیاسیون راه خود را از مردم جدا کنند. بلکه وحدت این است که مرز بندی ها با کفار و منافقین داخلی و خارجی مشخص باشد. یعنی به فرموده آقا، شرط وحدت، مرزبندی است، مرزبندی با منافقین داخلی که فعلا از منافق بودن درآمده اند و فتنه گریشان عیان شده است و مرز بندی دیگر با کفار، نه اینکه مثل برخی، از مرگ بر اسرائیل و مرگ بر آمریکا دچار افسردگی می شوند و حتی بعضا رگ گردنشان هم بالا می آید.
پس برای اینکه دوباره کسانی که محل و محور وحدت را درک نکرده اند، در ریل قرار بگیرند، لازم است که دوباره مثل قدیم مردم وارد عمل شوند و شخصا هشدار دهند، تا خواص ناخالص از عوام عاقل یاد بگیرند اصول و شاخصهای انقلاب را فدای منافع سیاسی و دنیوی نکنند.
به همین منظور پیشنهاد می گردد تا دلسوزان نظام و منادیان واقعی وحدت، با برگزاری یک راهپیمایی گسترده، چراغ ولایت در دست، قدم در راه خدمت گذراند و کینه ها و دوستی هایی را که سد این هدف مقدسند، درهم کوبند. نباید روسای قوای مقننه، مجریه و قضاییه، هر یک دیگری را مقصر بشناسند، به قاطعیت عرض می کنم که طی این 1-2 ساله قوای سه گانه ما کم و بیش لغزشهایی از فرمان ولایت و مسیر خدمت داشته اند که همگی با بزرگ واری رهبر و مردم، تا کنون مورد چشم پوشی واقع شده اند، ولی این لغزشها بعضا موجب ضربه های جبران ناپذیر می گردد که عامل اصلی پیروزی سه ساله انقلاب را که همان وحدت است مختل می نماید، پس ضمن لبیک به کلام رهبر در جهت حفظ وحدت بر اساس شاخصهای معظم له، پیشنهاد می شود از شعارهای حامل این شاخصها استفاده شود که البته برخی از این شعارها در تاریخ انقلاب جاودانه شده و خود شاخصهای مهمی تلقی می شوند، پس همه با هم در اولین حضور انقلابی خود رسا، سرخواهیم داد: نه شرغی نه غربی جمهوری اسلامی، مرگ بر ضد ولایت فقیه، مرگ بر فتنهگر، مگر بر اسرائیل، مرگ بر آمریکا، خامنهای خمینی دیگر است - ولایتش ولایت حیدر است، الله اکبر - خامنهای رهبر، استقلال آزادی - جمهوری اسلامی، اهالی سیاست - دیانت دیانت و ... ، باشد و شاید که اول روسای قوای سه گانه کشور و بعد تمام معاونان و مشاوران و دوستان و رسانه هایشان، حقیقتا به دنبال وحدت باشند و این پیام رهبر را به مثابه دعوت مجدد و آمادگی برای گذشت از اشتباهات اخیرشان تلقی کنند، شاید که بعد فرصتی برای جبران نباشد، که ناگاه چه زود دیر میشود.